Sangapor keshvare super modern


Advertisement
Singapore's flag
Asia » Singapore
June 23rd 2015
Published: July 16th 2015
Edit Blog Post

Total Distance: 0 miles / 0 kmMouse: 0,0


سنگاپور ورود به سنگاپور هم دوباره از اون ورودهاي عجيب بود كه البته با پاسپورتي كه ما در دست داريم به عنوان يكي از افتخاراور ترين باسپورتهاي جهان براي ما امري بسياري طبيعي است ،براي ورود به سنگاپور بسيار هيجان زده و خوشحال بودم و از شهر جوهور باهرو وارد وود لند شديم كه از مرز كشور مالزي وارد سنگاپور بشيم كه در واقع يك كيلومتر بود و مرز دو كشور در واقع يه پل روي رودخانه بين دو كشور بود و حالا ماجراي اولين اتفاق جالب اول صبح كه عين يه گربه پريد تو حياط خونه مون! دوباره هيجان و چالش هاي عجيب شروع شد ،وود لند مثل يه اتوبان ميمونه كه مسير ماشين ها و اتوبوس ها و موتور ها رو مشخصا به سمت باجه هاي پليس مرزي هدايت ميكنه ما هم اشتباها وارد مسير ماشين ها شديم چون هيچ تابلويي براي ورود موتور و دوچرخه نبود و بعد از مهر خروج از مالزي در پاسپورت متوجه پليس خوشحالي شديم كه با موتور اومد دنبالمون و ما هم با دوچرخه متوقف شديم و پليس گفت اينجا مسير شما نيست و با توجه به اينكه خود نگهبانان به ما اجازه ورود دادند ما ناچارا مجبور شديم پليس رو طبق دستورش دنبال كنيم تا ببينيم چي ميشه و پليس به طرز عجيبي ما رو به جاي خلوتي برد وسط يه تونل و بله طبق معمول پليس گفت شما جريمه شديد حدودا ٢٠٠ دلار كه اگر بخوايد ميتونيد ١٠٠ دلار به من بديد و اينجوري براتون ارزون تَر هست تا بخوايد به اداره پرداخت كنيد و ما هم گفتيم نه ما به اداره پرداخت ميكنيم و گفتيم بريم اداره و اونم به محض شنيدن اين ازمون پاسپورت خواست و گفت بياد دنبالم و شروع كرد با موتورش به شدت گاز دادن و ديگه تصور كن با دوچرخه تو اون شيب و تونل ما چه طوري با چه استرسي اول صبح پدال ميزديم تا به موتور برسيم ،تا بالخره دوباره يه جا وسط راه وايساد و دوباره پيشنهاد پول داد تا شانس خودشو دوباره براي گرفتن رشوه امتحان كنه و منم هم گفتم ؛ ببين ما دوچرخه سواريم و شبها كمپ ميزنيم و چنين پولي رو نداريم كه بديم اونم يه كم بحث كرد و بعد از اين كه ما مصرانه حاضر به پرداخت رشوه نيستيم با يادداشت كردن اسمهامون تو يه كاغذ و پس دادن پاسپورتهامون ولمون كرد كه بريم ،اه خدايا كه از چه شري ازاد شديم و چه جريمه كذايي و الكي !!!هنوز اين ماجرا تموم نشده بود كه وارد مرز سنگاپور شديم البته در كنار موج عظيمي از هزاران موتور سوار شلوغ و تو صفي طولاني و گرماي شديد !و بالخره به باجه پاسپورت كنترل رسيديم جايي كه هميشه با پاسپورت طلائي در دستم نفس ها تو سينه حبس ميشه و دقايق شمرده ميشه و هر لحظه مثل يك ساعت ميگذره تا ريكشن پليس مرزي رو تو چهره آش ارزيابي كني كه جوابشون چي ميتونه باشه ،فرقي نداره ويزاي كشورشون تو پاسپورتت باشه به محض ديدن مليت شروع ميكنند به سرج تو كامپيوتر و دو تا سوْال از همكار بغليشون و اگر متوجه نشند تماس با رئيس و بله در انتها مثل هميشه نوشين با دوچرخه با پليس و اسكورت و پاسپورت در دست پليس وارد اداره ميشه تا به سوالات جالب پاسخ صحيح بده رفتارشون بسيار مودبانه است فقط هزاران سوْال دارند كه ميتونم حدس بزنم شايد من اولين ايراني بودم كه با دوچرخه وارد اين مرز شدم و چون چيزي چندين اتفاق نيفتاده مطمن نيستند من اجازه ورود دارم يا نه دوباره يه كيس يونيك و خاص ،كيس پاسپورت ايراني خلاصه در نهايت بعد از يه مصاحبه و سوالات بسيار از دوستانم در سنگاپور و محل أقامت و خانواده و ايران و برنامه ده ساله اينده و ده ساله اخير به من اجازه ورود به سنگاپور را ميدهند و اين بود صبح درخشان هيجان انگيز ما براي ورود به كشوري جديد سنگاپور حدودا پنجاه سال است كه از مالزي جدا و مستقل شده و همه اين كشور مدرن و قشنگ و فوق العاده عالي رو رهبر معروفشون كوان يو ساخته و خيلي خيلي مورد احترام مردمشون هست و سنگاپور هم مثل مالزي چند مذهبي است يعني مسلمان و بودايي و هندو و مسيحي و از مستعمرات انگليس و بعد ژاپن بوده و بسيار مدرن و صنعتي و فوق العاده ثروتمند و البته بسيار گرون ساختمانهايي بسيار سر به فلك كشيده و از لحاظ معماري بسيار قابل تحسين و پرشكوه ،ساحل مصنوعي سنتوزا و مارينا بي از جاهاي فوق العاده به ياد موندني براي من بود كه برام خيلي تازگي داشت و بعد از ماه ها در أسياي جنوبي بودن اين اخرين كشور أسياي جنوب شرقي بسيار متفاوت و خاطره انگيز شد.بعد از ورود به سنگاپور و گذر از كل كشور يا شهر سنگاپور به مركز شهر نزديك تَر شديم و همينطور قوانين بيشتر و بيشتر ميشد يه چيز جالب اينجا قانونمندي بيش از حد اينجاست كه براي هر چيز كوچيك و بزرگ يه عالمه تابلو و قوانين رو ميبيني كه اگر دست از پا خطا كني يه عالمه جريمه بشي و همه جا پر از دروبين هاي مدار بسته كه بخشي از در امدهاي كشور هم به جاي ماليات سنگين براي داشتن شهري عالي از راه جريمه هاي اين قوانين است و به نظر من كه أيده اي عالي براي تربيت مردم فراموشكار هست .اولين أقامت ما خونه يك دوست قديمي است كه با خانوادش از انكليس به اينجا مهاجرت كردند براي كار دولتي و در يكي از مناطق بسيار پولدار نشين سنگاپور زندگي ميكردند به نام رادلي پارك كه تمام خونه هاي إشرافي و تاريخي افسران ارتش انگليس در ان منطقه ساخته شده و ميتونم بگم يه خونه چند صد متري زيبا وسط يه باغ و يا پاركي خلوت و زيبا با صداي پرندگان و محيطي بسيار دنج و خلوت و زيبا أقامت تو اين خونه براي من يه تجربه خيلي خاص بود چون در طَي پنج يا شش روزي كه اينجا بودم با سبك زندگي مردم إشرافي اروپايي بيشتر آشنا شدم و دوستي و شام خوردن با افرادي رده بالا و از طبقات ديگر اجتماعي اتفاق خاصي براي من بود ،تربيت بچه هاشون كه دو تا پسر مؤدب بود براي من جالب بود ،نظم و محبت و وقت گذاشتن با بچه ها و تحصيلات عالي و احترامي كه توي رفتارشون به ما و پدر مادرشون داشتند و در عين حال هنوز دو تا پسر بچه شيطون بودند جاي سوالات خاصي براي من بود ،هميشه ديدن اين تفاوت هاي خوب و بد در ذهن من مقايسه اي إيجاد ميكند بين همه چيز در اينجا و كشور خودم و سبك زندگي هاي متفاوت و فرهنگهاي مختلف كه ادمهاي مختلفي به اين جامعه بشريت تحويل ميدهدر ضمن اونها يك روز ما رو به باشگاه و يا كلوپ مخصوص ادمهاي مهم انگليسي بردند كه معمولا استخر و باشگاه ورزشي و رستورانشون اونجاست و تنها حق عضويت در اين باشگاه سالانه به محاسبه من ميليونها تؤمن هزينه دارد ،تجربه زندگي كردن چند روز در بين پولدارهاي بي غم حس عجيبي بود و البته جالب براي ديدن چون هميشه طي همه سفرهام به جاهاي رفته بودم كه تا اندازه زيادي حال فقرا رو درك كرده بودم اينبار ميخواستم حال پولدار هاي مرفه رو هم درك كنم به عنوان تشكر از مهمانوازي اين خانواده مهربون كه چند روزي رو در خونشون أقامت داشتم دوباره خارجي ها رو به سفره ايراني دعوت كردم ،از خورشت بادمجان و لوبيا پلو استقبال زيادي شد و البته معجون ايراني هم از معجزات ايراني ديگه من بود خدا رو شكر همه چيز به خوبي گذشت يه روز خوب ديگه تو سنگاپور بازديد از مارينا بي و درختهاي اهنئ بود كه در شب فوق العاده ديدني بود و سفر به سنگاپور در يك جمله توصيف "سفر به شهر مدرن ايندگان است "اگر بخواي واقعا سنگاپور رو جداي از فرهنگ و مردمش به خاطر ساختار مهندسي اين همه ساختمون بشناسي يه موزه شهري هست به نام URA كه واقعا براي هركسي قطعا جالب هست به طور كلي سنگاپور شبيه به شهرهاي زمان اينده خيلي دور در فيلمهاي هال وودي هست و با ديدن همه مهندسي هاي عالي و افكاري كه پشت ساخته اين شهر قيمتي و جالب است جاي تحسين خيلي زيادي داره . ديدن سنگاپور در اين حد كافي نبود و ما يك روز كامل حدودا ٥٠ كيلومتر رو با دوچرخه هامون و دو تا دوست خوب سنگاپوري مون به نام وينسنت و بادي پدال زديم تا تقريبا با همه سنگاپور آشنا بشيم و كشور سنگاپور هم به نوعي براي ما تموم شد و به شناخت خوبي از مردم و فرهنگ و معماري و غذاهاي سنگاپور و سبك زندگي رسيديم ،روز تعطيل در سنگاپور اكثر خانواده ها ميرند ورزش كه ديدن زنان با اسكيت و كالسكه بچه جالب بود .سيستم حمل و نقل در سنگاپور عالي و البته بسيار ارزون هست و اين خودش يه نوع هواي تميز و عالي از شهر ساخته بود كه در ازاي اون داشتن ماشين و ماليات اون بسيار پر هزينه بود تا مردم رو تشويق به استفاده از ترن ها و اتوبوس ها كنند ،جاي جالب ديگه اي كه براي من بسيار متفاوت بود نايت سافاري سنگاپور بود كه در شب در جنگلهاي محافظت شده از همه حيوانات بدون قفس بازيد ميكني كه از جمله شير و پلنگ و انواع حيوانات خطرناك ديگه است كه مخصوصا در شب و بدون قفس فضا رو تركناك تر ميكنه و ديدن حيونهايي كه تا به حال نديده بودم هيجان انگيز بود .سنگاپور كشور به اين كوچيكي هنوزم براي من چيزهاي ديگري براي گفتن دارد كشوري كه فقط ياداور يه زندگي بسيار مدرن و و تحصيلات و صنعتي فوق العاده عالي دارد و ديدن اين ساختمانهايي كه هر كدام براي رقابت نمايي عجيب دارند و مخصوصا اينكه در بالآي تمام ساختمانها كلي درختو باغ ميبيني و البته استخرهاي شيشه هاي با نمايي فوق العاده زيبا از شهر ،تقريبا ٨٥٪مردم مالك خونه ها هستند و تو هر بلوك بايد غير از ٧٥٪مليت سنگاپوري بقيه مليتهاي چيني و هندي و غيره حتما ساكن باشند و خلاصه يه عالمه قوانين و مقررات شهري و درباره هر چيز كوچيك و بزرگ يه تابلوي ممنوع دارند ،كه گاهي أوقات از شدت زياد مسخره به نظر مياد يك پل اهنئ بسيار جالب هم در بين جنگلهاي وسط شهر كشيده شده كه ميتوني به راحتي با يه پياده روي اون منظره هاي مختلفي از اين شهر ديدني داشته باشي البته با سكوت جنگلهاي استوائي و ديدن ميمونها و پرندگان و سنجاب ها در همه جا مطمئنا جالب تَر هم خواهد بود روز شادي بخش ديگر من در سنگاپور به عنوان يك موفقيت ديگر رفتن به سفارت نيوزلند و گرفتن نهائي ويزاي نيوزلند در پاسپورتم بود بابت اين اتفاق خوب شكر گزارم،و خيلي خيلي مشتاق رفتن به نيوزلند يعني اون سر دنيا هستم و شروع يك ماجراجويي جديد به سرزميني كه بسيار دور از ذهن من بود براي رفتن ،و سفر چه برسد به دوچرخه سواري ،خيلي خيلي مشتاق و هيجان زده هستم و به اميد خدا و ياري هميشگي اون


Additional photos below
Photos: 39, Displayed: 22


Advertisement



Tot: 0.062s; Tpl: 0.016s; cc: 9; qc: 25; dbt: 0.0328s; 1; m:domysql w:travelblog (10.17.0.13); sld: 1; ; mem: 1.1mb